انتقال مادوئکه؛ نشانهای از ناکامی یا بازی تجاری چلسی؟
انتقال مادوئکه از چلسی به آرسنال با مبلغی چشمگیر بیش از یک جابهجایی ساده است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، انتقال نونی مادوئکه وینگر جوان و پرحاشیه چلسی به آرسنال با مبلغ قابلتوجه 52 میلیون پوند (نزدیک به 60 میلیون یورو) صرفاً یک جابهجایی معمولی در بازار نقلوانتقالات محسوب نمیشود. این انتقال از آنچه در نگاه اول به نظر میرسد، معنای عمیقتری دارد و ما را وادار میکند که نگاه دوبارهای به راهبردهای مدیریتی و مدل تجاری جدید باشگاه چلسی بیندازیم، مدلی که تا همین اواخر بیشتر مورد تمسخر قرار میگرفت تا تحسین.
بازیکنی با آمار متوسط و عملکرد پر فراز و نشیب
پیش از ورود به جنبههای مدیریتی، باید کمی درباره خود مادوئکه صحبت کنیم. از نظر آماری، عملکرد او فاجعهبار نبوده است: هفت گل و سه پاس گل در دو هزار و 48 دقیقه بازی در لیگ برتر عددی قابل قبول است، هرچند نه چشمگیر است و نه در حد انتظار برای بازیکنی در این سطح. مشکل اصلی اما نه در آمار خشک و عددی، بلکه در کیفیت حضور او در زمین نهفته است. میتوانیم بگویم تأثیر بصری او در اغلب دقایق بازی، ناامیدکننده بوده است.
مادوئکه بازیکنی است با تمایل شدید به دریبل زدن، بدون آنکه موفقیت چشمگیری در این زمینه داشته باشد. پاسهای کمتعداد و پیشبینیپذیر بودن بازیاش، باعث میشود که او اغلب به راحتی مهار شود. جالب اینکه تاتنهام با مبلغی مشابه توانست محمد کودوس، یکی از بهترین دریبلزنان حال حاضر اروپا را جذب کند، مقایسهای که به وضوح به ضرر مادوئکه تمام میشود.
عملکرد او در محوطه جریمه نیز ثبات ندارد. گاهی میتواند گلی زیبا به ثمر برساند (مانند دیدار مقابل لستر)، اما در بسیاری از موارد موقعیتهای ساده را به طرز عجیبی از دست میدهد. در مسابقات اخیر، جایی که حتی یک گل یا پاس گل هم ثبت نکرد، این نوسان و عدم بلوغ فنی به وضوح نمایان شد. بدترین بازیاش شاید مقابل لسآنجلس بود؛ جایی که تنها یکی از چهار دریبلش موفق بود و فرصتهای خوبی را با بیدقتی از بین برد.
از نظر رفتاری هم باید یادآور شد مادوئکه بارها درگیر حواشی شده است، از درگیری بر سر زدن پنالتی با کول پالمر گرفته تا حرکات خودخواهانهای که حتی همتیمیاش را از زدن گل از فاصله یک متری محروم کرد. در یکی از بازیها نیز خطای آفساید او به گل خوردن تیم منجر شد. تمام اینها تصویری میسازد از بازیکنی خام، بیبرنامه و گاه غیرقابل کنترل؛ شبیه به «سوارکاری بیسر».
تصمیمگیری تجاری یا خلاص شدن از دست بازیکنی زائد؟
باشگاه چلسی پیشتر به خبرنگاران داخلی باشگاه سیگنال داده بود که آماده شنیدن پیشنهادهایی برای فروش مادوئکه است و اگر پیشنهاد مناسبی دریافت شود، مشکلی با جدایی او نخواهد داشت. این تصمیم در ظاهر ممکن است سخاوتمندانه جلوه کند، اما در واقع، بیشتر شبیه تلاشی آگاهانه برای رهایی از یکی از بیاثرترین بازیکنان تهاجمی تیم به نظر میرسد، به ویژه که آبیهای لندن در همین تابستان بازیکنانی چون استوائو، گیتنز و ژائو پدرو را جذب کرده بودند که مورد آخر توانایی بازی در چندین پست تهاجمی را دارد و این روزها در نقش مهاجم مرکزی هم امتحان میشود.
حقیقت این است که اگر آرسنال پا پیش نمیگذاشت، بعید بود هیچ باشگاه طراز اول دیگری حاضر به پرداخت چنین مبلغی برای مادوئکه شود. حتی تصور رفتن او به تیمهایی مانند ساندرلند هم دور از ذهن نبود و قطعاً ارزش وی در آن حالت به مراتب پایینتر از 52 میلیون پوند تخمین زده میشد.
آرسنال؛ یک خریدار تکراری از انبار چلسی
این نخستین بار نیست که آرسنال به بازیکنان چلسی علاقهمند میشود. در سالهای اخیر شاهد انتقال چهرههایی چون کپا، هاورتز و جورجینیو به امارات بودهایم و در گذشته نیز بازیکنانی نظیر ویلیان و داوید لوئیز مسیر مشابهی را طی کردهاند. به گفته فابریزیو رومانو، خبرنگار معتبر حوزه نقلوانتقالات، روابط مدیریتی میان دو باشگاه در سالهای اخیر بسیار خوب و صمیمی شده است.
پرسش اصلی اما باقی میماند: چرا آرسنال به مادوئکه نیاز دارد؟ او عمدتاً در جناح راست بازی میکند؛ جایی که آرسنال یکی از بهترین بازیکنان لیگ یعنی بوکایو ساکا را در اختیار دارد. خرید یک جایگزین برای این پست با چنین مبلغی منطقی به نظر نمیرسد. در جناح چپ نیز بازیکنانی چون مارتینلی، تروسارد و ریس نلسون حضور دارند. اگرچه گابریل ژسوس نیز قابلیت بازی در این منطقه را دارد، اما وضعیت جسمانی او پس از مصدومیت جدی هنوز در هالهای از ابهام قرار دارد. در مجموع، با وجود تمام این گزینهها، تردیدهای جدی درباره برتری مادوئکه نسبت به آنان وجود دارد.
چلسی واقعاً میداند چه میکند؟
چلسی در سالهای اخیر به نمونهای کلاسیک از سوءمدیریت در فوتبال تبدیل شده است. تغییرات مداوم در کادر فنی، هزینههای بیرویه در بازار نقلوانتقالات و از دست دادن هویت ورزشی باشگاه، همگی نشانههایی از سردرگمی مدیریتی است. باشگاهی که روزگاری مدعی همیشگی قهرمانی در لیگ برتر و لیگ قهرمانان اروپا بود، اکنون حتی به سختی در میان تیمهای نیمه بالای جدول قرار میگیرد.
هزینه بیش از 1.5 میلیارد یورو در نقلوانتقالات برای تیمی که نه تنها پیشرفت نکرد، بلکه در بسیاری از خطوط تضعیف شده است، یک شکست کامل مدیریتی به نظر میرسد. ادعای ساختن آیندهای درخشان در عمل چیزی جز یک شعار تبلیغاتی نبوده است.
با این حال، فروشهایی مانند مادوئکه و پتروویچ (در آستانه انتقال به بورنموث با سود نسبتاً خوب) نشان میدهند که شاید این مدل تجاری هرچند در ظاهر غیرمنطقی، دارای منافعی پنهان باشد. اگر چلسی بتواند بازیکنان مازاد خود را با سودهای اینچنینی به فروش برساند، شاید هنوز چیزی در پشت پرده مدل اقتصادی باشگاه باقی مانده باشد که ارزش بررسی دوباره را داشته باشد.
حال باید دید که فروشهای آینده مانند ژوائو فلیکس یا دیگر بازیکنانی که جایگاهی در برنامههای فنی تیم ندارند، چگونه رقم خواهند خورد. شاید آن زمان بتوان با قاطعیت بیشتری درباره این پرسش پاسخ داد: آیا مدل تجاری چلسی واقعاً احمقانه است یا در پس آشوب ظاهری آن، نوعی نظم پنهان وجود دارد؟