تیم المپیک و حسرت سریالی؛ این قسمت حمید استیلی و یارانش
سناریوی حذف تیم امید کم و بیش شبیه ادوار قبلی بود. این بار هم با اختلاف ناچیزی حذف شدیم و با کمی هوشیاری بیشتر میتوانستیم به مرحله بعد برسیم و بختمان را برای صعود به المپیک زنده نگه داریم.
به گزارش ایلنا، امید تدارک خوبی نداشت و اختلافات و تغییرات پرشمار هم این تیم را ضعیفتر کرد. پیشبینی عمومی این بود که تیم استیلی بخت زیادی برای موفقیت و رسیدن به المپیک ندارد، با این حال کمتر کسی دوست داشت پیش از سفر تیم به تایلند آن را به زبان بیاورد. بازی خوب روز اول مقابل ازبکستان این تصور را به وجود آورد که میتوان به این تیم دل بست، ولی در دو بازی بعدی ناامیدکننده بودیم و نتوانستیم به نتایج دلخواه برسیم.
تیم امید در هر سه بازی دنبال نتیجه میدوید. مقابل ازبکستان با وجود شروع خوب عقب افتادیم و با تلاش زیاد توانستیم به یک امتیاز برسیم. مقابل کره نیمه اول فاجعهباری داشتیم و دو گل خوردیم، ولی این بار نتوانستیم از شکست بگریزیم. مقابل چین آنقدر فرصت از دست دادیم که لطف کره جنوبی هم به کارمان نیامد و در نهایت یک گل کم آوردیم. تیم امید هیچوقت نتوانست سرنوشت صعود را در اختیار بگیرد و شرایط دلخواهش را به حریف دیکته کند. این تیم از بازی اول خودش را گرفتار بحران کرد و تا لحظه آخر غرق در این بحران بود.
استیلی بعد از حذف به فرصتهای زیادی اشاره کرد که بازیکنانش مقابل چین از دست دادند. احتمالاً تصویری که از این تورنمنت در خاطره جمعی باقی میماند، فرصت لحظات آخر قائدی است که ضربه سرش مقابل دروازه خالی بیرون رفت. با این حال نمیتوان بازیکنان را تنها مقصر این حذف نامید و به اشتباهات کادر فنی اشاره
نکرد.
استیلی از روز اول اصرار داشت بازیکنان را در پستهای غیرتخصصی به زمین بفرستد. مهمترین جابهجایی سرمربی تیم امید استفاده از نورافکن در قلب دفاع بود. او اصرار داشت که برای تقویت خط دفاع این هافبک گلزن را یک خط عقب ببرد. سرانجام در بازی با چین نورافکن به خط میانی منتقل شد و تیم امید توانست روانتر بازی کند. معمولاً مربیان برای تصمیمات کلیدیشان استدلال قوی دارند و پای آن میایستند، ولی تغییر پست نورافکن نشان داد این جابهجایی پشتوانه فنی چندانی نداشته و استیلی با اولین شکست به ایده اصلیاش پشت کرد. جالب اینکه شاهین طاهرخانی هم مقابل چین نمایش خوبی داشت و مشخص نشد چرا استیلی از روز اول حاضر نشده از این مدافع در قلب دفاع استفاده کند. ماجرای نورافکن نماد کجسلیقگیها و انتخابهای بد کادر فنی امید بود که صعود از گروه را غیرممکن کرد.
ضعف بزرگ دیگر تیم امید به خط حمله برمیگشت که با وجود مهرههای مؤثری مثل صیادمنش، قائدی، محبی و شکاری نتوانست فرمول مؤثری برای گل زدن پیدا کند. گل تیم امید به ازبکستان روی یک اوت دستی بود، دروازه چین را با یک پنالتی ظاهراً اشتباه باز کردیم و تنها یک بار (مقابل کره جنوبی) توانستیم در جریان بازی
گل بزنیم.
در آخر باید به فرآیند انتخاب سرمربی تیم امید برسیم. استیلی هم مثل خاکپور (سرمربی تیم امید در مقدماتی المپیک 2016) از مربیان فعال در چرخه فوتبال نیست، ولی به این پست حساس گمارده شد و مطابق پیشبینیها نتوانست نتیجه بگیرد. ظاهراً تیم امید در این سالها برای فدراسیون اهمیت زیادی نداشته و آنها سراغ مربیانی میروند که از دنیای فوتبال فاصله گرفتهاند. این در حالی است که در همین مسابقات پنج کشور با سرمربی تیم بزرگسالانشان حاضر شدند.
اکثر رسانهها این روزها از حسرت صعود به المپیک و احتمال حذف این رشته از ادوار بعدی بازیها نوشتهاند، ولی فراموش نکنیم که کنفدراسیون فوتبال آسیا مسابقات قهرمانی امیدها را هر دو سال یک بار برگزار میکند و این تورنمنت در حال تبدیل شدن به یک جام ملتهای کوچک است.
ای کاش این حذف تلنگری باشد تا از این چرخه حسرت خارج شویم و فدراسیون از حالا برای مسابقات دو سال بعد امیدهای آسیا برنامهریزی جدی داشته باشد.
یادداشت: آرمن ساروخانیان